آبیاری بارانی و موضعی و جی آی اس در کشاورزی

در اینجا با انواع سیستمهای آبیاری در کشاورزی آشنا می شوید که شامل انتخاب سیستم، طراحی، اجرا، بهره برداری، نگهداری و... است

آبیاری بارانی و موضعی و جی آی اس در کشاورزی

در اینجا با انواع سیستمهای آبیاری در کشاورزی آشنا می شوید که شامل انتخاب سیستم، طراحی، اجرا، بهره برداری، نگهداری و... است

آبیاری بارانی و موضعی و جی آی اس در کشاورزی

♥ *** راه در جهان یکیست و آن راه راستی است ***♥
شما دوستان عزیز آزادانه و حتی بدون ذکر منبع می توانید از همه مطالب این وبلاگ استفاده کنید.

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جنگ» ثبت شده است

سلامت نیوز: در حال حاضر و با شرایط فعلی اگر بارندگی در برخی استان‌ها چند برابر هم بشود باز هم به نظر بنده تاثیری در جلوگیری از روند رو به رشد خشکسالی در این استان‌ها نخواهد داشت. خشکسالی بهانه است اولا خشکسالی دیگر در کشور ما همیشه خواهد بود و باید با این پدیده کنار بیاییم. به هرترتیب کره زمین در حال گرمتر شدن است و این موضوع باعث می‌شود که کشورهایی که میزان بارندگی در آنها کمتر بوده باز هم کاهش پیدا کند و کشورهایی که بارندگی در آن زیاد بوده افزایش یابد. پس بنابراین استان‌هایی مانند سمنان، اصفهان و خراسان در کشورمان که در آن میزان بارندگی در طول سال کم بوده بازهم کاهش پیدا خواهد کرد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزان نیوز، در سال 2030 نیمی از مردم جهان تشنه‌اند!این همه حرف بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل در نشست سالانه آب در بوداپست بود که سال گذشته برگزار شد و در این نشست به طور غیررسمی اعلام شد که جنگ جهانی بعدِ ما بین ملت‌ها، جنگ آب خواهد بود! به همین بهانه سراغ پروفسور پرویز کردوانی، جغرافیدان برجسته کشورمان رفتیم تا به بررسی عوامل مهم خشکسالی در کشورمان به اوضاع وخیم برخی از استان‌ها بپردازیم. گفتگوی روزان با این استاد 84 ساله و پدر کویرشناسی ایران را در ادامه می‌خوانید:

جناب پروفسور در ابتدای بحث بفرمایید به نظرشما با وجود روند رو به رشد خشکسالی که در کشورمان بویژه در برخی از استان‌ها شکل گرفته، در حال حاضر چه برنامه‌هایی را می‌توان برای کنترل این امر به کار گرفت؟!

در حال حاضر و با شرایط فعلی اگر بارندگی در برخی استان‌ها چند برابر هم بشود باز هم به نظر بنده تاثیری در جلوگیری از روند رو به رشد خشکسالی در این استان‌ها نخواهد داشت. خشکسالی بهانه است اولا خشکسالی دیگر در کشور ما همیشه خواهد بود و باید با این پدیده کنار بیاییم. به هرترتیب کره زمین در حال گرمتر شدن است و این موضوع باعث می‌شود که کشورهایی که میزان بارندگی در آنها کمتر بوده باز هم کاهش پیدا کند و کشورهایی که بارندگی در آن زیاد بوده افزایش یابد. پس بنابراین استان‌هایی مانند سمنان، اصفهان و خراسان در کشورمان که در آن میزان بارندگی در طول سال کم بوده بازهم کاهش پیدا خواهد کرد. اما در مقابل استان‌های شمالی کشور که از میزان بارندگی قابل قبولی در طول سال برخوردار بوده‌اند با افزایش مواجه شده کما اینکه آمارها نشان می‌دهد طی 25 سال گذشته بارندگی در استان مازنداران نسبت به 25 سال پیش از این بیشتر هم شده است. بنابراین این‌گونه نباید فکر کرد که حالا چون یک استان سال گذشته با افزایش نسبی بارندگی مواجه بوده امسال با خشکسالی روبه‌رو نخواهد شد. هرچند که بنده بر این باورم که اگر این استان‌ها هم‌اکنون با افزایش 3 یا 4 برابری مقدار باران هم روبه‌رو شوند باز هم مشکلی را حل نخواهد کرد. زیرا با وجود توسعه روز افزون شهرها و همچنین حفر چاهایی به عمق 100 متری در زیر زمین و وجود کشاورزی و شهرک‌های صنعتی راه به جایی نخواهد برد. چنانچه هم‌اکنون جنگل‌هایی که در سال‌های گذشته مهندس میرعماد تحت عنوان جنگل‌های مصنوعی کاشته بودند در حال خشک شدن است.

به این ترتیب به نظر شما کاری نباید انجام داد؟!

بنده چنین حرفی نزدم! مضاف بر اینکه هم اینک در برخی استان‌ها زمین هم در حال نشست کردن است و به واقع کاری که هم‌اکنون می‌توان و باید انجام داد این است که وزارت نیرو باید بیاید در روستاها از حفر و بهره‌برداری چاهای غیرمجاز جلوگیری کند و چاه‌های مجاز موجود را هم مجهز به کنتور هوشمند کرده تا از استفاده بی‌رویه از چاه‌های آب جلوگیری نماید.

اما به نظر می‌رسد که این جلوگیری و موانع برای جلوگیری در مصرف بی‌رویه آب تنها در روستاها باشد! اینطور نیست؟!

دقیقا به همین صورت است. در شهرهای مختلف در حال حاضر هیج برنامه مشخصی متاسفانه وجود ندارد و شهرداری‌های این مناطق همین‌طور در حال صادر کردن مجوز برای ساختن تراکم هستند و وزارت نیرو هم در حال دادن کنتور آب به آنها و گرفتن حق انشعاب و حق فاضلاب از آنهاست. این توسعه یافتگی‌ها به علاوه افزایش جمعیت مستلزم تامین آب شرب است که متاسفانه این استان‌ها را با خشکسالی شدیدی مواجه کرده است. در این مناطق شهرسازی و توسعه فضای سبز به سرعت در حال افزایش است بدون اینکه به منابع آبی این شهرها کوچکترین توجهی شده باشد.! حتی این استان‌ها برای تامین منابع آب شرب خود از استان‌های دیگر هم کمک گرفته‌اند. به طوری که تهران هم تا همین چند سال گذشته برای تامین آب شرب خود از آب کرج، مازندران، طالقان و گیلان استفاده کرد به مانند تبریز که آب شرب خودش را از زرینه رود و سیمینه رود گرفته است.

با این وجود تکلیف چیست؟ یعنی می‌گویید باید جلوی توسعه در بخش عمرانی و کشاورزی را گرفت؟ پس تکلیف کشاورزانی که از این طریق امرار معاش می‌کنند چیست؟

من به هیچ وجه مخالف توسعه کشاورزی نیستم. برعکس منظور بنده این بود، که پس از پیروزی انقلاب برخی از مسئولان تنها روی این نکته تاکید داشتند که باید در همه زمینه‌ها توسعه پیدا کنیم. یعنی صنعت را توسعه دهیم، کشاورزی را رونق ببخشیم شهرها را بزرگتر کنیم، منظور بنده این است که باید توسعه یافتگی مطابق با شرایط یک منطقه و همچنین همراه با بالا بردن راندمان آن باشد. نه اینکه هزینه‌ها را بالا ببریم بدون اینکه چیزی گیرمان بیاید. به طور مثال در کشورهای پیشرفته آنها سعی نمی‌کنند که سطح کشتشان را افزایش دهند و یا جمعیت‌شان را زیاد کنند یا مراتع و یا جنگل خود را زیر کشت ببرند. نه!! بلکه تلاش می‌کنند تا با انجام دادن تحقیقات اگر تا قبل از این از همان مقدار زمین 2 تُن گندم برداشت می‌کردند حالا از همان مقدار سطح زیر کشت مقدار محصول برداشتی خود را بالا ببرند. که تا جایی‌که بنده اطلاع دارم هم‌اکنون در اروپا از هر هکتار زمین چیزی حدود 14 تُن گندم برداشت می‌کنند با همین مقدار آبی که کشاورزان ما از آن استفاده می‌کنند و محصولشان به مراتب پایین‌تر از این مقدار است (4 تٌن). در گذشته اگر برخی استانداری‌ها اولین نکته‌ای که به آن اشاره می‌کردند این بود که باید کشاورزی را توسعه بدهیم، صنعت را گسترش دهیم و دانشگاه بسازیم ولی الان دیگر نباید این‌گونه باشد. به نظر بنده الان مسئولان باید تمرکز خودشان را در اداره کردن همین مقدار آب و بالا بردن راندمان کشاورزی با همین مقدار زمین سطح کشت قرار دهند تا فاجعه‌ای به مراتب بزرگتر از این اتفاق نیفتد. به نظر بنده حتی ما باید در مقدار استفاده آب برای وضو گرفتن هم تجدید نظر کنیم. بنابراین همه باید دست در دست یکدیگر با این معضل کم آبی کنار بیاییم.

وزارت نیرو هم‌اکنون در حال کم کردن آب کشاورزی در این استان(سمنان) و مدیریت آن است اما این به تنهایی کافی نیست. بلکه باید در ادامه آن مانند کشورهای پیشرفته ای مثل استرالیا، وقتی شهر با کمبود آب مواجه است، وزارت نیرو بیاید چاه را از کشاورزان بخرد برای تهیه آب شرب شهر و بعد عوض این کار به کشاورزان امکانات جهت کاشت همان مقدار کمی که قرار است زیر کشت برود بدهد از جمله بذر اصلاح شده، کود و روش‌های امتحان شده جهت بالا بردن محصول به طوری که کشاورزان بتوانند از نصف زمین زیر کشت خود محصول چند برابری برداشت نمایند. ولی متاسفانه این کار تاکنون اجرا نشده و فقط وزارت نیرو به بستن چاهایی غیرمجاز و قرار دادن کنتور هوشمند اکتفا کرده است. در حال حاضر حفر چاه در روستاها ممنوع اعلام شده اما در شهر این اتفاق رخ می‌دهد. به طور مثال الان برخی از شوراهای شهر در آینده قرار است شش هفت حلقه چاه بکند که هیچ ارگانی هم توان مخالفت با آن را ندارد زیرا نه تنها حفر چاه در شهر ممنوع نیست بلکه تشویق هم می‌کنند و پروانه هم می‌دهند. چراکه وزارت نیرو می‌گوید ما آب نداریم و خودتان با هزینه خودتان چاه بزنید و یا از کشاورزان برای تامین آب شرب خود چاه خریداری کنید. بدین ترتیب شهرها دستشان برای حفر چاه باز است اما در روستاها به شدت از این کار جلوگیری به عمل می‌آید. الان زاهدان آب شرب برای آشامیدن ندارد اما هر لحظه ساختمان‌های چند ده طبقه در حال برافراشته شدن است. متاسفانه امروز کسی اصلا حواسش به آب نیست. باید با یک برنامه ریزی دقیق خشکسالی را مدیریت کرد و با آن کنار آمد. برای کشاورزی از محصولاتی که از آب کمتری بهره می‌برند استفاده کرد و یا برای فضای سبز شهرها از گیاهان کم آب استفاده کرد. نه اینکه به تمام استانها بگوییم بروند پسته یا زعفران بکارند.

چندی قبل هم اعلام شد که به 14 استان دستور داده شده تا برنج نکارند. خب اگر این استان‌ها برنج کاشت نکنند چه کنند؟ پسته بکارند؟! و یا اینکه به استان کهگیلویه و بویراحمد گفته شده ذرت نکارند. به این ترتیب مردم آن منطقه باید از چه راهی امرار معاش کنند؟! صنعت دامداری آن منطقه چه کار بکند؟! به نظر من وقتی از کشت محصولی جلوگیری می‌کنیم باید محصول جایگزین آن را هم به کشاورزان آموزش و تسهیلات بدهیم. متاسفانه الان همین محصول جایگزینی را هم که از آن نام می‌بریم مانند پنبه! همین را هم نمی‌خرند و به آن توجه نمی‌کنند. متاسفانه برخی از مسئولان فقط می‌گویند این محصول به جهت مصرف زیاد آب نباید کشت شود.

خب پیشنهاد شما چیست؟ یعنی در حال حاضر چه راهکار عملی برای این منظور باید به کار گرفت؟!

عرض کردم؛ در ابتدا باید تسهیلات فراوان از جمله بذر و کود و غیره.. در اختیار کشاورزان قرار دهند. دوم اینکه محصولاتی را به کشاورزان پیشنهاد دهند که ضمن مصرف کم آب ضمانت خرید آن محصول هم فراهم شده باشد. کانال‌های انتقال آب باید حتما سیمانی شود تا از هدر رفتن بی‌رویه آب جلوگیری شود. گیاهان گلخانه‌ای را افزایش دهیم (کشت گلخانه‌ای) البته نه این گلخانه‌ای که هم‌اکنون داریم و در خاک است این گلخانه هیزوپونیک است. گلخانه باید در آب باشد تا بتوان از هر هکتارش 400 تُن محصول برداشت کرد. البته با ضمانت خرید. عرض کردم اگر ضمانت خرید برای آن کشاورز وجود نداشته باشد موضوعی حل نخواهد شد مانند همان گلخانه‌ای که برای دانشجویان در استان سمنان احداث شد و بعد از برداشت کسی محصول را نمی‌خرید. استفاده چند منظوره از آب، دیگر موضوعی است و که زارت نیرو باید به آن توجه داشته باشد. به طور مثال اگر حلقه چاهی در منطقه محمد آباد وجود دارد در ابتدا باید از آن به عنوان اب استخر برای جوانان استفاده کرد که مهاجرت نکنند و بعد اینکه از همین آب برای پرورش ماهی استفاده کرد. و در آخر هم برای مصارف کشاورزی از آن استفاده گردد. جلوگیری از به هدر رفتن آب در کشور مستلزم همکاری وزارت نیرو و جهاد کشاورزی و به طور کلی همه ارگان‌هاست که با یک برنامه‌ریزی دقیق و البته با ضمانت اجرای بالا بتوانند این مشکل را تا حدی بر طرف سازند. وزارت نیرو با الزام کردن مشترکین به استفاده از دوش کم‌مصرف، سیفون کم‌مصرف و شیر کم‌مصرف و همچنین شهرداری‌ها با توجه به معضل کمبود آب از کاشت درخت به عنوان فضای سبز بیشتر استفاده کند. اما متاسفانه کسی حواسش به آب نیست و مانند خانواده‌ای که از وضعیت مالی خوبی برخوردار نیست اما با این حال همچنان در حال بریز و بپاش کردن است ما هم در حال مصرف بی‌رویه آب در کشورمان هستیم.

برخی از مسئولان همواره با نزدیک شدن به فصل گرما اولین گزینه‌ای که از آن یاد می‌کنند بحث جیره‌بندی آب است آیا به نظر شما جیره‌بندی آب راهکاری درستی می‌تواند باشد؟!

با جیره‌بندی آب به نظر بنده مشکلی حل نمی‌شود چراکه بیشتر لوله‌ها پوسیده‌اند. آب جیره‌بندی با شن و ماسه همراه می‌شود و با قطع و وصل کردن آب لوله‌ها بیشتر آسیب خواهند دید. به نظر من هم‌اکنون فقط باید خود مردم دست به کار شوند و متوجه این بحران عظیم و کمبود آب باشند. علمای دینی باید در این مسئله ورود پیدا کنند. در انجام فرایض دینی هم باید همگی تجدیدنظری داشته باشیم به طور مثال در مصرف آب برای وضو گرفتن احتیاط بیشتری به عمل آوریم و یا حتی المکان از انجام غسل‌های مستحبی در طول روز و یا هفته بکاهیم تا حداقل به این ترتیب بتوانیم به وسیله سخنرانی‌های علما مردم را آگاه کنیم همان‌طوری که در دین اسلام از اسراف به شدت پرهیز شده همه ما باید در مصرف آب صرفه‌جویی کنیم.

جناب پروفسور نظر شما درباره باروری ابرها و یا بارش مصنوعی چیست؟!

این‌گونه راهکارها تنها صورت مسئله را پاک می‌کند. آدم‌ها پرمصرف شده‌اند. آدم‌های قدیم می‌خواستند صورت‌شان را بشویند با آفتابه قدری که لازم بود آب می‌ریختند و پای درخت هم صورت‌شان را می‌شستند تا آب هدر نرود. روز به روز که بر جمعیت دنیا افزوده می‌شود، علم و تکنولوژی توسعه پیدا می‌کند، بهداشت بالا می‌رود، زندگی شهرنشینی رواج پیدا می‌کند، که این موشوع باعث حاد شدن سه مسئله می‌شود؛ یکی‌اش مسئله کمبود مواد غذایی است. 20 - 25 سال آینده مهمترین چالش دولت‌ها امنیت غذایی است. دوم؛ آلودگی محیط زیست است. سوم کمبود آب است. دوتای اول را علم می‌تواند کنترل کند؛ اما در زمینه آب، علم هیچ کاری نمی‌تواند بکند. نمی‌توانیم برای جایی بارندگی درست کنیم. آب نمی‌شود درست کرد. باروری ابر هم که مطرح می‌کنند؛ بی‌نتیجه است. بنابراین مصرف آب بیشتر می‌شود در حالی که مقدار آب ثابت است. جامعه‌ای که آب بیشتری مصرف می‌کند، آب بیشتری هم آلوده می‌کند. تهران رود ندارد، اما سه تا رود فاضلاب دارد. از طرف دیگر آب‌های زیرزمینی ما دارد شور می‌شود؛ حتی در گیلان و مازندران. برای اینکه برداشت زیاد کرده‌ایم، سطح آب که برود پایین، از منابع شور، آب می‌آید در چاه. ساری کجا، دریا کجا؟ منطقه ساری چاه زده‌اند، آبشان شور شده است. مقدار آب ثابت، زیادی مصرف، زیادی آلوده کردن آب؛ نتیجه‌اش این است که آب بهداشتی دارد روز به روز کم می‌شود. هر چه زمان می‌گذرد، توقع‌مان هم از آب بیشتر می‌شود. روز به روز مسئله تامین آب بهداشتی بغرنج تر می‌شود. نه در ایران بلکه در تمام دنیا اینجور است. پکن 10 سال پیش، یک سوم چاه‌هایش خشک شد. از هزار کیلومتری خود آب می‌آورند.

درباره تبدیل کردن آب شور به آب شیرین جهت شرب چه؟! آیا نمی‌شود روی این موضوع حساب باز کرد؟!

در حال حاضر به تبدیل آب شور به شیرین نیازی نیست بلکه باید از همین آب موجود به نحو احسن استفاده کرد. به طور مثال از آب فاضلاب می‌توان فضای سبز را آبیاری کرد. و یا از آب باران استفاده کرد به طور مثال با ساخت یک آب انبار می‌توان به خوبی از همان مقدارکم ریزش نزولات جوی در طول سال از آن بهره‌برداری کرد. و در مرحله آخر می‌توان با احداث کارخانه آب شیرین کن توسط انرژی خورشیدی آب شرب مصرفی را در مناطقی که با کمبود آب مواجه‌اند جبران کرد. دولت باید کارخانه آب شیرین کن بگذارد و آب را شیرین کند. آب دیگر نیست. این همه آب از غرب گرفتند، دیگر غرب را نابود کردند. چهارمحال و بختیاری سه تا رود ازش سرچشمه می‌گیرد و خودش فاضلابش را تصفیه کرده و دارد استفاده می‌کند. چون آبش را می‌دهند به جای دیگر. یک راه دیگر این است که رطوبت هوا را تبدیل کنند به آب. تابستان که همه جا مسئله آب داریم؛ پر آب‌ترین نقطه می‌شود چابهار؛ می‌توانیم هزارها هکتار موز بکاریم بدون نیاز به آبیاری. همه دنیا زمستان‌ها رطوبت هوا بیشتر می‌شود، اما چابهار تابستان بیشتر می‌شود. از بادی که از اقیانوس هند می‌آید. این باد می‌آید روی دریا، از کوه بالا می‌رود و شرجی می‌شود. اگر کسی پشت بام خانه‌اش شیروانی باشد؛ می‌بینید که تا صبح دارد از ناودانش آب می‌آید. هر جایی که رطوبت به 30 درصد برسد، ازش آب می‌گیرند. اما هیچ‌کس به این برنامه‌ها توجه‌ای ندارد و همه آب چاه و آماده را می‌خواهند. به زبان عامیانه‌تر می‌توان گفت که انگار برخی دارند لج می‌کنند و کمر به خشک کردن زمین بسته‌اند.

برخی از مردم حتی در خانه‌های‌شان هم برای کم کردن مصرف آب هیچ برنامه‌ای ندارند و اصلا برایشان مهم هم نیست که چه بلایی قرار است سر کشورمان بیاید. الان سازمان نظام مهندسی تنها وظیفه‌اش این نیست که مراقب باشد که ساختمان طوری بنا شود که در برابر زلزله مقاوم باشد بلکه باید حواسش به کم کردن مصرف آب در آن ساختمان هم باشد به این صورت که لوله‌ها از کنار باغچه‌ها رد شدند تا از آن برای آب دادن به گل و گیاه هم استفاده کرد و یا دیگر برنامه‌ها از جمله اینکه نظام مهندسی باید برای جمع‌آوری آب باران بالای ساختمان‌ها برنامه‌ریزی کند تا به نحو احسن از باران استفاده کرد.

جداسازی لوله‌کشی‌های آب مصرفی با غیرمصرفی چطور؟ شدنی نیست؟!

جداسازی لوله‌های آب شرب با آب غیرشرب هم قابل اجرا نیست برای اینکه هزینه بر است و مصرف آب با آن روش بیشتر هم می‌شود.

 

سلامت نیوز: علما در مسئله بحران آب ورود کنند

سلامت نیوز: این روزها شنیدن جمله تکراری «آب مایه حیات است» دیگر ملال‌آور شده است و حتی مایه طنز، همه چیز و همه کس به جامعه ایرانی هشدار می‌دهند که مایه حیات در حال تمام شدن است؛ از کپی پیست‌ خبرهایی درباره تمام شدن آب در ایران تا 6- 5 سال آینده در فضای مجازی گرفته تا انواع واقسام خبرهای رسمی و کارشناسی درباره وقوع خشکسالی در جامعه ایرانی! همه هم از آینده سخت می‌گویند؛ در مترو، در فضای مجازی و هر جا که دست‌شان بیاید. پیام‌هایی که شهروندان میان هم رد و بدل می‌کنند شاید حتی وحشتناک‌تر از اصل ماجرا باشد. پیام‌هایی همچون مهاجرت نیمی از شهروندان ایرانی به دلیل خشکسالی یا وقوع بزرگترین خشکسالی تاریخ ایران در دهه آینده از این دست پیام‌ها هستند. حتی گزارش‌های رسانه‌هایی همچون نیویورک تایمز و واشنگتن پست درباره وضعیت بسیارناگوار آب در ایران هم در فضای مجازی کپی پیست می‌شود. عکس‌های دریاچه ارومیه یا دیگر تالاب‌های در حال خشکیدن و البته سی و سه پل بی‌آب هم آنقدر در فضای مجازی بازنشر شده که می‌توان با آنها آلبوم عکس درست کرد.

تنها ژست می‌ماند و دیگر هیچ...!
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، دلواپسی برای معضل آب، فقط به همان گفتن و گرفتن ژست نگران مثل دیگر قصه‌های جامعه ایران محدود می‌ماند. وقتی کار به مرحله عمل می‌رسد خبری از صرفه‌جویی یا ملاحظه این مایه حیات بیچاره کم توان نیست. آمارها می‌گوید باوجود خوش بینی‌ها، صرفه‌جویی آنچنانی در جامعه صورت نگرفته و شهروندان توگویی در حال کندن قبر برای مایه حیات هستند. آنچنان که کشاورز ایرانی همچنان با شیوه‌های قدیمی آبیاری می‌کند، کارواش‌ها با آب شرب ماشین می‌شویند و نسل جوان هم تا جایی که از دستش برمی آید آب را به جوی و فاضلاب می‌سپارد. حتی برخی‌ها در فضای مجازی ماجرا را گاه به شوخی می‌گیرند و البته بعضی‌ها هم که تخصصی در اتهام زدن دارند دیگران را متهم می‌کنند و خودشان را مسئول این ماجرا نمی‌دانند.
البته از آن سو هم مسئولان وضعیت سهمگین آب را تأیید می‌کنند. آنچنان که کارشناسان می‌گویند در همین تهران نسبت به مدت مشابه سال قبل آسمان 23 درصد کمتر باریده است. شهری که روزبه روز مصرف‌کنندگان آبش بیشتر هم می‌شود. حتی وزیر نیرو می‌گوید استفاده از 60 درصد منابع آبی در دنیا مرز بحران محسوب می‌شود و این در حالی است که ما بیش از 80 درصد را مصرف کرده و می‌کنیم. همچنین گفته می‌شود طی 40 سال گذشته سهم سرانه آب هر نفر درکشور هفت هزار مترمکعب بود که اکنون به دو هزار مترمکعب کاهش یافته و این رقم با روند نزولی به عددی برابر با یک هزار و 500 متر مکعب خواهد رسید.
دهه شصتی هستیم پس بی‌خیال
از سوی دیگر گاهی پالس‌هایی از این ماجرا را به شکل متفاوتی می‌توان در فضای مجازی دریافت کرد. به عنوان مثال تا همین چند وقت پیش لطیفه‌ای تلخ در شبکه‌های مجازی پخش می‌شد با این عنوان که «دهه شصتی‌ها لازم نیست که در مصرف آب صرفه‌جویی کنند چرا که اکثراً ازدواج نمی‌کنند پس نسلی از آنها نمی‌ماند که نگران بی‌آب ماندنش باشند.» شوخی یا جدی این پیام هزار بار بازنشر شده لایک خوبی هم از سوی کاربران ‌گرفت. همه لایک می‌کردند و لبخندی نه چندان شیرین یا نیشخندی می‌زدند، بویژه اینکه خیلی از همین لایک‌کننده‌ها جوانان دهه شصتی هستند که بسرعت نور این گونه پیام‌ها را در فضای مجازی بازنشر می‌کنند. حتی برخی از آنها می‌گویند که دهه شصتی‌ها این همه مشکل دارند این یکی هم روی باقی آنها؛ پس بی‌خیال!


امید اجتماعی، شاه کلید صرفه جویی
فرزاد خوش چشم، روانشناس و استاد دانشگاه درباره ابعاد این ماجرا وجدی نگرفتن بحران آب در بین ایرانی‌ها و بویژه نسل جوان می‌گوید: معمولاً حرکت‌های اینچنینی نیاز به یک وفاق عمومی دارد و در نخستین درجه باید نیروی مولد و جوان در آن فعال شوند زیرا این مسأله نیاز به انگیزه‌های بزرگ دارد. وقتی انگیزه و امیدش وجود داشته باشد برنامه‌ریزی برای انجام کار خود به خود صورت می‌گیرد و ملکه ذهن جامعه می‌شود. اما اگر این انگیزه نباشد صد میلیارد تومان هم برای تبلیغ یک مسأله صرف شود باز هم حاصلی نخواهد داشت.
این استاد دانشگاه خاطرنشان می‌سازد: طبیعت نسل جوان این است که در مقابل مشکلات زود ناامید می‌شود و این ناامیدی درونی را از راه‌های مختلف به بیرون بازنشر می‌دهد. مثلاً وقتی بیکاری در بین نسل جوان جامعه‌ای افزایش می‌یابد، این نسل نخواهد توانست افق اجتماعی و شخصی خود را ترسیم کند. به این صورت واقعیت‌ها را رها کرده و تنها به افکار خود و بازتابش فکر می‌کند. این مسأله که نسل جوان به شوخی می‌گوید نیازی به صرفه‌جویی نیست چون نسلی از ما باقی نمی‌ماند، در واقع واکنشی از همین جنس است که یک نوع واکنش منفی تلقی می‌شود. درواقع به نوعی نسل جوان با این گونه حرکات بی‌اهمیتی خود را به حفظ منابع برای آیندگان نشان می‌دهد. چرا که به نوعی خودش را از یک آینده محروم می‌بیند و علاقه‌ای به کمک به این آینده ندارد. در واقع حاضر به ادا کردن سهمش برای آینده نیست.
در این میان برخی از جوانانی هم که ازدواج کرده‌اند این بحران آبی را دلیلی برای بی‌تمایلی‌شان به فرزند‌آوری عنوان می‌کنند و براین باورند که اگر بچه‌ای بیاورند ممکن است درآینده فرزندشان با این بحران کم آبی درگیر باشد، به این ترتیب این کار را انجام نمی‌دهند.


این جانی بزرگ آب
در سوی دیگر میدان به نظر می‌رسد که مسأله رشد فرد‌گرایی در این نسل بشدت جدی است. فرد‌گرایی که می‌گوید آب را برای امروز مصرف کن، آیندگان مهم نیستند. طبق آمارها اگر هر خانواده ایرانی تنها درصد اندکی در مصرف آب صرفه‌جویی کند بخش بزرگی از مشکل بحران آب حل می‌شود، اما گویا فرد‌گرایی راه را بر این ماجرا بسته است.
فرزاد خوش چشم، درباره این مانع اجتماعی- فردی بر این تأکید کرد که فرد‌گرایی مانع از دخیل کردن جامعه در محاسبات افراد است. یعنی فرد تنها سود و منفعت خود را در همین لحظه امروز دخیل می‌کند. سعادت کلیت جامعه، آسایش آیندگان و رشد همگانی برای چنین فردی که دچار فرد‌گرایی مطلق شده، معنی ندارد. به این ترتیب وقتی افراد زیادی در جامعه دچار معضل فرد‌گرایی شوند ذهن خود را روی تمام محاسبات کلان اجتماعی می‌بندند و فقط به دایره محدودی می‌نگرند که خود در آن زندگی می‌کنند. اینچنین افرادی قطعاً صرفه‌جویی نمی‌کنند. اصلاً صرفه‌جویی را بی‌معنی تلقی می‌کنند، چون سود جمعی معنایش را برای این دست از افراد از دست داده است. معنی سود برای این افراد فقط در زندگی شخصی یا نهایتاً در داخل یک خانواده سه، چهار نفره تعریف می‌شود و آنها برای همین امروزشان مصرف می‌کنند و اصلاً به فردا نگاهی ندارند.


رقابت در مصرف و نابودی زندگی فرزندان
فرزاد خوش چشم با اشاره به برخی تبعات این گونه تفکرات اشاره می‌کند: وقتی تمام اعضای جامعه و خانواده‌های درون آن به این مسأله دچار شوند آن گاه جامعه به یک رقابت مصرفی فرو می‌رود. آن طور که حتی ممکن است این تلقی برای افراد ایجاد شود که اگر ما مصرف نکنیم، دیگران مصرف می‌کنند، پس باید مصرف بیشتری کرد. دلیل شکل‌گیری احتمالی این تفکر هم کاهش وفاق اجتماعی است. ضمن اینکه فراموش هم نباید کرد که حتی این مسأله در بین افرادی که بچه هم دارند باب شده و درآینده این وضعیت بیشتر هم می‌شود. خوش چشم می‌افزاید: این مسأله به این معنی است که والدین بچه دار شده‌اند و بچه آنها چند ساله است اما اصلاً به فکر محاسبه منابع برای آینده این بچه نیستند. به هیچ وجه به این فکر نمی‌کنند که این نسل آینده آب می‌خواهد و باید با این منابع زندگی کند.


از خشکسالی آبی تا خشکسالی اجتماعی
حالا نگرانی‌ای که کارشناسان به آن نیم نگاهی دارند تأثیر بحران کم آبی بر تغییرات رفتاری و اجتماعی است. فرزاد خوش چشم، روانشناس عقیده دارد که هر چه اقلیم با معضل کمبود آب، بیشتر درگیر باشد خشونت‌ها هم به تناسب آن، افزایش می‌یابد، او می‌گوید: تنش‌ها و رفتار‌های رادیکال اجتماعی در بسیاری از مواقع با کمبود منابع آب در کشورهای مختلف ارتباط دارد. به طوری که این مسأله همیشه منشأ تنش هم بوده است و می‌تواند تبعات بدی برای هر جامعه‌ای داشته باشد.
از سوی دیگر به نظر می‌رسد که مسأله هشدار درباره آب در فضای مجازی مثل خیلی از ماجراهای دیگر به نوعی در حال لوث شدن و حتی تبدیل شدن به سوژه‌ای برای سرگرمی است. بدین صورت که خیلی از کاربران بتدریج به سمت جوک ساختن درباره بحران آب هم روی آورده‌اند. در این میان بحران بی‌آبی برای نسل آینده هر روز جدی‌تر از دیروز و نزدیک‌تر از هر زمان دیگر است. جامعه ایرانی باید تصمیم بگیرد که نگاهش به همین امروز باشد یا نگاهی توأم با فرصت‌سازی برای آینده!


سلامت نیوز: جامعه ایران به آب‌کُشی ادامه می دهد