آبیاری بارانی و موضعی و جی آی اس در کشاورزی

در اینجا با انواع سیستمهای آبیاری در کشاورزی آشنا می شوید که شامل انتخاب سیستم، طراحی، اجرا، بهره برداری، نگهداری و... است

آبیاری بارانی و موضعی و جی آی اس در کشاورزی

در اینجا با انواع سیستمهای آبیاری در کشاورزی آشنا می شوید که شامل انتخاب سیستم، طراحی، اجرا، بهره برداری، نگهداری و... است

آبیاری بارانی و موضعی و جی آی اس در کشاورزی

♥ *** راه در جهان یکیست و آن راه راستی است ***♥
شما دوستان عزیز آزادانه و حتی بدون ذکر منبع می توانید از همه مطالب این وبلاگ استفاده کنید.

۳۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بحران آب» ثبت شده است

سلامت نیوز: با وجود فرارسیدن اول مهرماه و آغاز سال آبی جدید، تنها ۳۹ درصد مخازن کشور از آب پُر شده و حدود ۳۰ میلیاردمترمکعب مخزن ساخته شده خالی مانده است.
حجم آب موجود در مخازن سدهای کشور در پایان هفته چهارم شهریور ماه، ۱۹ میلیارد و ۲۳۰ میلیون مترمکعب به ثبت رسیده که در مقایسه با زمان مشابه سال گذشته، معادل ۷.۹ درصد کاهش نشان می‌دهد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از مهر، هم‌اکنون مجموع ظرفیت مخازن سدهای کشور ۴۹.۱ میلیارد مترمکعب گزارش شده که ۳۹ درصد از حجم مخازن سدهای کشور از آب پُر بوده است. حجم کنونی آب موجود در مخازن سدهای کشور در مقایسه با زمان مشابه سال گذشته ۷.۹ درصد کاهش یافته است.

حجم آب موجود در مخازن سدهای کشور در زمان مشابه سال گذشته، حدود ۲۰ میلیارد و ۹۰۰ میلیون مترمکعب گزارش شده بود. براساس این گزارش، حجم آب ورودی به مخازن سدهای کشور نیز از ابتدای سال آبی جاری (مهرماه ۹۳) تا پایان هفته گذشته با ۱۲ درصد کاهش در مقایسه با سال آبی گذشته به ۲۸ میلیارد و ۲۰۰ میلیون مترمکعب رسیده است.

این میزان در مدت مشابه سال آبی گذشته ۳۲ میلیارد و ۲۳۰ میلیون مترمکعب گزارش شده بود. همچنین حجم آب خروجی از سدهای کشور نیز از ابتدای سال آبی جاری تاکنون، ۲۹ میلیارد و ۲۷۰ میلیون مترمکعب گزارش شده؛ در حالی که آب خروجی از سدهای کشور در مدت مشابه سال آبی گذشته، به میزان ۳۰ میلیارد و ۴۶۰ میلیون مترمکعب بود.

بر این اساس، حجم آب خروجی از سدهای کشور در مقایسه با مدت مشابه سال آبی گذشته، ۳.۹ درصد کاهش نشان می‌دهد.


سلامت نیوز: وضعیت ذخایر سدها در آستانه پاییز

سلامت نیوز: سایه کوچ اجباری، وحشتناک‌ترین سایه‌ای بود که می‌توانستند بر سر خود ببینند. سایه‌ای که با روند رو به خشکی دریاچه ارومیه هر ‌سال به آن نزدیک‌تر می‌شدند و نگرانی‌هایشان از آینده بیشتر. حالا سایه‌های دیگری را هم بر سر خودشان می‌بینند. سایه سرطان، مشکلات پوستی و ناراحتی‌های چشمی و در یک کلام، سایه بیماری. آمارهای رسمی خبری از افزایش بیماری‌های پوستی، سرطان و... نمی‌دهند، هر چه هست، گزارش‌هایی است که برخی مسئولان و مردم محلی با توجه به افزایش موارد ابتلا به بیماری‌ها در اطراف‌شان یا مشکلاتی که برای دام‌های منطقه همچون سقط جنین پیش آمده، از افزایش بیماری در منطقه و مشکلاتی حکایت می‌کنند که سلامتی ساکنان حاشیه‌ای دریاچه ارومیه را تهدید می‌کند، آن هم بدون این‌که گزارشی رسمی از این افزایش‌ها و نگرانی‌ها خبر بدهد.


به گزارش سلامت نیوز، روزنامه شهروند در ادامه نوشت: نیمه خرداد‌ سال گذشته بود که نخستین خبر‌ها از افزایش سقط جنین دام در این روستاهای حاشیه‌ای دریاچه ارومیه و سوختن برگ درختان به دلیل برخاست‌های نمکی از سوی مسعود تجریشی دبیر کمیته راهبری ستاد احیای دریاچه ارومیه، داده شد.

او به «شهروند» گفته بود که «غبارهای نمکی، مطمئنا بر سلامت اثر دارد. این نگرانی که به‌عنوان سرطان از آن یاد می‌شود، نگرانی‌ است که در «دریاچه آرال» هم تجربه شد. در آرال دیدیم که نرخ زاد و ولد کاهش یافت و بیماری‌های پوستی و سرطانی افزایش پیدا کرد. می‌توانیم انتظار چنین پیامدهایی را داشته باشیم، البته تاکنون کسی به صورت میدانی، گزارش‌های خانه‌های بهداشت و... را جمع‌آوری نکرده تا به این نتیجه برسیم اما اطلاعاتی که در رابطه با دام‌ها به ما داده شده این است که در دام‌ها مشکلات سقط جنین افزایش پیدا کرده است.»


افزایش اشعه ماورای بنفش پاسخی برای بالارفتن سرطان
از آن روز‌ها یک‌سال و سه ماه می‌گذرد. یک‌سال و سه ماهی که مسئولان محلی و اعضای ستاد احیای دریاچه ارومیه هر از چند گاهی از مخاطرات خشک شدن دریاچه و تبعات غبارهای نمکی ابراز نگرانی کرده و از مشکلاتی حکایت کرده‌اند که در صورت خشک شدن دریاچه بروز خواهد کرد. در پی این نگرانی‌ها،‌ هادی بهادری نماینده استانی ستاد احیای دریاچه ارومیه در آذربایجان غربی، چندی پیش از افزایش ٢,٥ برابری اشعه ماورای بنفش در اطراف دریاچه ارومیه خبر داد و گفت: «این میزان افزایش می‌تواند پاسخی برای بالا رفتن آمار سرطان در اطراف دریاچه ارومیه باشد.»


او، پس از اعلام این خبر در گفت‌و‌گو با «شهروند»، درباره دلایل افزایش این اشعه در اطراف دریاچه ارومیه و اتفاقاتی که در این منطقه به دلیل این افزایش افتاده است، گفت: «این موضوع پدیده‌ای است فیزیکی به نام آلبدو یا سپیدایی. این پدیده به بازتاب نور اشاره دارد که چه مقدار از نوری که به سطح یک جسم می‌تابد، بازتاب می‌شود. این بازتاب در اجسام مختلف متفاوت است که در خاک، آب و برف رخ می‌دهد. کمترین بازتاب نور در آب و بیشترین در برف است. درحال حاضر به دلیل این‌که دریاچه ارومیه خشک شده و بلورهای نمکی جای آب دریاچه را گرفته است، بازتاب نور از حدود ۵‌درصد به ۱۵‌درصد رسیده. یعنی ٢,٥ تا سه برابر شده است.»


بهادری ادامه می‌دهد: « این آلبدو یا سپیدایی، ارتباط مستقیم با مقدار تولید امواج فرابنفش و مادون قرمز دارد. مقدار آلبدو که ٢,٥ برابر می‌شود، میزان اشعه فرابنفش هم دو برابر خواهد شد. باید توجه داشت که اشعه فرابنفش، ارتباط نزدیکی با سرطان‌هایی همچون پوست دارد.»


گزارش‌های افزایش سقط جنین دام و سوختن برگ درختان که می‌توانست، رد و نشانی باشد از تأثیر اشعه مادون قرمز و غبارهای نمکی که در مناطق مختلف حاشیه دریاچه ارومیه برای ساکنان محلی مشکل‌ساز شده است، مدت‌هاست که از سوی اعضای ستاد احیای دریاچه ارومیه مطرح می‌شود، اما هنوز تاییدی رسمی و اثبات شده به خود ندیده است. نماینده استانی ستاد احیای دریاچه ارومیه، دراین‌باره می‌گوید: «این تحقیقات، در ستاد احیای دریاچه ارومیه انجام شده و کاملا درست است. اما مسئولان بهداشتی باید دراین‌باره تحقیقاتی انجام دهند که تا کنون انجام نشده است. صحبت‌هایی کرده‌ایم و از مسئولان حوزه بهداشت و سلامت خواسته‌ایم تا دراین‌باره تحقیق کنند، اما مسئولان این حوزه، کمبود اعتبار برای انجام این تحقیقات را مطرح کرده‌اند. از مسئولان استانی هم در این خصوص پرسیده‌ام که صراحتا اعلام کردند که به ما اعتبار بدهند تا در این زمینه تحقیق کنیم. به نظر می‌آید که آنها اولویت‌های دیگری دارند.»


او با اشاره به صحبت‌های بخشدار انزل که یکی از بخش‌های تابعه شهرستان ارومیه در استان آذربایجان‌غربی است، یادآوری می‌کند که در ۵ ماه نخست‌سال جاری در این بخش، آمار سرطان و سقط جنین، افزایش داشته است. همچنین در شهر قوشچی که نزدیک‌ترین شهر به دریاچه ارومیه از غرب دریاچه است، آمار سقط جنین افزایش یافته است.»


طوفان نمکی و غبارهای نمک که با وزش هر بادی بلند می‌شوند و هوای روستا‌ها و شهرهای اطراف دریاچه را شور می‌کنند، موضوع دیگری است که بهادری به آن اشاره کرده و یادآوری می‌کند که «در منطقه جبل، هر روز طوفان‌های نمکی اتفاق می‌افتد. بر همین اساس درحال حاضر مهم‌ترین کار ستاد احیای دریاچه ارومیه، تثبیت نمک است، تا آسیب کمتری به همراه داشته باشد. همچنین در چنین شرایطی وزارت بهداشت، باید بیشتر به این موضوع ورود کرده و در بحث سلامتی ساکنان حاشیه‌ای دریاچه ارومیه فعالیت کند. این غبارهای نمکی سلامت مردم منطقه را به خطر می‌اندازد و می‌تواند بیماری‌های ریوی، چشمی و پوستی به وجود بیاورد.»


همه از احتمال می‌گویند، از این‌که چه اتفاقاتی در حاشیه دریاچه ارومیه با روند خشکی و تبدیل شدن آن به شوره‌زار قرار است، رخ دهد و چه تبعاتی را با خود همراه کند. اما گزارشی رسمی از وضع سلامتی ساکنان اطراف دریاچه ارومیه در گذشته و اتفاقاتی که اکنون درحال رخ دادن است، منتشر نمی‌شود. تنها خبرهایی که از این منطقه به گوش می‌رسد، وضع دریاچه و مقایسه تراز آبی آن در گذشته و حال است و این‌که چه اقداماتی برای احیای دریاچه انجام شده. هیچ خبر رسمی از وضع مردم و روند بیماری‌ها شنیده نمی‌شود و شنیده‌ها، همه احتمال و مشاهدات مردم، مسئولان محلی و اعضای ستاد احیای دریاچه ارومیه است.


علی گورانی، کار‌شناس مسئول بهداشت تشعشعات وزارت بهداشت هم در باره خبرهایی که از افزایش اشعه ماورای بنفش در اطراف دریاچه ارومیه، حکایت می‌کنند، به‌طورکلی سخن گفته و از اثرات اشعه ماورای بنفش بر سلامت افراد و این‌که می‌تواند چه پیامدهایی داشته باشد، توضیح می‌دهد. نه خبری از وضع ساکنان حاشیه دریاچه ارومیه می‌دهد که اشعه ماورای بنفشی که با آن روبه‌رو هستند، ٢,٥ برابر شده و نه خبر این میزان افزایش را تأیید می‌کند. او به می‌گوید: «صحت این اعدادی که اعلام شده را نمی‌دانم. اما می‌توانم مبانی علمی اشعه ماورای بنفش و تأثیر آن بر سلامت را توضیح بدهم.»

گورانی، با اشاره به این‌که ما در دنیای انرژی زندگی می‌کنیم، یعنی در انرژی غوطه‌وریم، ادامه می‌دهد: «یکی از اشکال انرژی‌هایی که با آن روبه‌رو هستیم، الکترومغناطیس است. عمده پرتوگیری‌ها هم از منابع طبیعی تولیدکننده اشعه است. بیش از ۸۰‌درصد پرتوگیری‌ها ناشی از منابع طبیعی است و ۲۰‌درصد ناشی از ساخت دست بشر. در منابع طبیعی، منابع زمینی و خورشیدی عمده‌ترین منابعی هستند که اشعه را به بدن انسان می‌رسانند. در منابع زمینی از گاز رادون می‌توان یاد کرد که دومین عامل سرطان ریه بعد از سیگار در کشور است. در خورشیدی هم فرابنفش خورشیدی است.»


او با تأکید بر این‌که در فرابنفش خورشیدی طیف تعریف می‌شود، همچون UV A، UV B و UV C، می‌گوید: «UV A بیشترین آسیب را به پوست می‌زند. این طیف از پوست عبور کرده به رنگدانه‌های پوستی می‌رسد و باعث تغییر رنگ و تیرگی آن می‌شود، چون انرژی زیادی دارد.»


کار‌شناس مسئول بهداشت تشعشعات وزارت بهداشت، با اشاره به ویژگی بازتاب پرتوهای خورشیدی، یادآوری می‌کند: «این حرف که گفته شده، به دلیل خشک شدن دریاچه و به وجود آمدن بلورهای نمکی، اشعه‌های ماورای بنفش بیشتر شده‌اند، درست است، چون این بلور‌ها همچون آینه عمل می‌کنند و اشعه را کامل بازتاب می‌دهند.»


او درباره تأثیر این اشعه که حالا به میزان قابل توجهی افزایش یافته است، هم می‌گوید: «یکی از عوامل سرطان پوست، پرتوهای فرابنفش خورشیدی است. سایر سرطان‌ها ربطی به UV ندارند. همچنین یکی دیگر از آسیب‌هایی که این اشعه‌ها به انسان وارد می‌کنند، آسیب‌های چشمی است. این آسیب‌ها در کشور ما بسیار زیاد است به دلیل این‌که کشور ما در مدار فرضی کارتاراکت قرار دارد، یعنی در مداری قرار دارد که اشعه ماورای بنفش در آن بیش از سایر مناطق است که می‌توان آثار آن را در میزان ابتلا به آب مروارید مشاهده کرد.»


با وجود افزایش ٢,٥ برابری اشعه ماورای بنفش که اعضای ستاد احیای دریاچه ارومیه از آن خبر می‌دهند، اقدامات خاصی یا آموزش‌هایی دراین‌باره به مردم داده نشده است، گورانی، در پاسخ به این پرسش که در محدوده دریاچه ارومیه که درحال حاضر میزان این اشعه‌ها افزایش یافته است، چه اقداماتی انجام داده، می‌گوید: «ما کل کشور را در نظر می‌گیریم، این‌که چقدر و کجا‌ها پرتوگیری زیاد است. باید شبکه سنجش داشته باشیم تا مردم بدانند در چه مناطقی شدت زیاد است تا از سلامت خود حفاظت کنند. این شبکه یعنی سنجش پرتو فرابنفش خورشید در کشور درحال راه‌اندازی است. در ۱۰ استان مستقر شده اما دسترسی مردم به این سایت، نیاز به کار بیشتری دارد.»


آموزش‌های ساده مقابله با بیماری که به مردم داده نشد
سلامت ساکنان حاشیه‌ای دریاچه ارومیه در خطر است، سایه سرطان‌های پوستی و ریوی و بروز مشکلات چشمی هر روز در منطقه گسترده‌تر می‌شود و ساکنان منطقه حتی آموزش‌های اولیه را برای مواجهه با سایه بیماری ندیده‌اند. آموزش‌هایی ساده که شاید بتواند کمی جلوی افزایش بیماری‌ها در منطقه را بگیرد. راهکارهایی که گورانی درباره آنها می‌گوید: «راهکار کاهش صدمات این است که پرتوگیری‌ها را کم کنیم. یکی از راه‌ها این است که کمتر بیرون برویم و در بیرون از خانه هم از سایه استفاده کنیم. البته باید این را در نظر داشت که سایه، ۵۰‌درصد اشعه را حذف می‌کند و ۵۰‌درصد مابقی از طریق بازتاب‌ها به بدن می‌رسد. راهکار بعدی، لباس است. با پوشش فیزیکی می‌توانیم اثر اشعه‌ها را کاهش دهیم. در بسیاری از کشورهای دنیا، برای لباس‌ها ضریب حفاظتی در نظر گرفته می‌شود اما در کشور ما این ضریب جا نیفتاده یا به عبارتی نادیده گرفته شده است.» او یکی دیگر از راهکار‌ها را پوشاندن بخش‌هایی از بدن می‌داند که پوشیده نیست، همچون دست‌ها، گردن یا صورت، «بهتر است با کلاه این مناطق پوشانده شوند. کرم‌های ضدآفتاب هم یکی دیگر از راهکارهای تأثیر اشعه‌های ماورای بنفش بر روی پوست است. این کرم‌ها عملکرد شیمیایی ندارد، بلکه فیزیکی عمل می‌کنند و اشعه را بازتاب می‌کنند.»


نور، چشم‌هایشان را می‌زند و نمک می‌سوزاند، اینجا قوشچی است
«وقتی نور چشم‌هایمان را می‌زند و چشم‌مان می‌سوزد، می‌فهمیم اوضاع اصلا خوب نیست. غبار نمکی داریم و بلورهای نمک مثل آینه عمل کرده و نور را به سمت شهر منعکس می‌کند.» اینها صحبت‌های یکی از ساکنان شهر قوشچی، نزدیک‌ترین شهر به دریاچه ارومیه از غرب است. او درباره خشک شدن دریاچه و خبرهایی که از افزایش اشعه ماورای بنفش حکایت می‌کنند، می‌گوید: «در ماه‌های گذشته به‌خصوص در نیمه تابستان، اشعه زیاد بود. وقتی از خانه خارج می‌شدیم، نور زیاد بود، چشم‌‌هایمان اذیت می‌شد. همین موضوع تردد در سطح شهر را سخت کرده بود، چون چشم‌ها و پوست را اذیت می‌کرد و نمی‌گذاشت که به راحتی از خانه خارج شویم.»


او درباره این‌که نمک موجود در هوا، چه مشکلاتی برایتان به وجود آورده بود؟ توضیح می‌دهد که «نمک نفس کشیدنمان را سخت کرده بود. سرفه می‌کردیم و حس می‌کردیم ریه‌هایمان سنگین است. تأثیر مستقیمش را می‌توانستیم روی درختان ببینیم. در این منطقه درخت بادام داریم. برگ درختان بادام سوخته است. دو‌سال است که برگ درختان بادام با نمکی که در هواست و بازتاب نور که می‌گویند، اشعه ماورای بنفش است، می‌سوزد.» این ساکن شهر قوشچی که یکی از کارمندان شهرداری این شهر کوچک است، در پاسخ به این‌که بالا بودن اشعه و میزان نمک موجود در هوا را از کجا می‌فهمیدند، می‌گوید: «هر وقت این اتفاق می‌افتد، یعنی برگ درختان می‌سوزد، می‌فهمیم که اوضاع اصلا خوب نیست. مرکزی نداریم که میزان اشعه و نمک هوا را اندازه‌گیری کرده و اعلام کند، خودمان از وضع جسمی و برگ درختان متوجه می‌شویم. نه هوا‌شناسی داریم و نه دفتر محیط زیست. به خاطر همین اطلاعاتی که داریم بر طبق بررسی و آمار نیست، براساس تجربه‌ای است که خودمان به دست آورده‌ایم. وقتی از خانه خارج می‌شدیم و می‌دیدیم نور چشم‌هایمان را اذیت می‌کند یا چشم‌‌هایمان می‌سوزد، می‌فهمیم که اشعه زیاد است و غبار نمکی داریم.»

 

برگرفته از سلامت نیوز

نوشته های زیر برگرفته از سایت یک قطره آب است.

در مدت کوتاهی که از آغاز کمپین یک قطره آب می گذرد، واکنش های بسیار متفاوتی به آن دیده ایم. «بابا دلتون خوشه»هاشنیده ایم و «بابا دمتون گرم»های بسیار!ـ
تعداد همراهانمان در کمتر از سه ماه از مرز ده هزار نفر گذشت. مردم از پوستر ها و اینفوگرافی ها استقبال بسیار کردند. شعار ها و پیام ها دهان به دهان گشت، در پیغام های تلفنی دست به دست شد و در رسانه های مختلف بازتاب پیدا کرد.ـ
اما در تمام این مدت، در کنار مسئله ی حساس کمبود آب ایران، پاسخ به این سؤال اهمیت اساسی یافت که ما (همه ما مردم این جامعه) چقدر برای چیزی به نام یک کمپین اجتماعی اهمیت قائلیم و به اثرگذاری آن اعتقاد داریم؟ اصلاً  یک کمپین اجتماعی چیست؟ به چه درد می خورد؟ و تا بحال چه گلی به سر آدمیان زده است؟ـ

یک شکل پاسخ به این سؤال بررسی تأثیر مستقیم است. می توانیم در یک جستجوی ساده ببینیم که چطور سالانه میلیارها دلار پول و امکانات در سراسر جهان از همین طریق جمع می شود. یا اگر حوصله ی راه دور رفتن نداریم پوستری که در صفحه ی فیسبوک همین کمپین منتشر و به «بالاغیرتاً» معروف شد مثال خوبی است. این پوستر -بر طبق آمار رسمی سازمان آبفا- اعلام می کرد که با این شیوه ی مصرف، ماهانه بیش از ۴ هزار لیتر آب صرفه جویی می شود. حال می توان با ضرب کردن تعداد بازدید آن در شبکه های مختلف اجتماعی (که به بیش از ۸۰ هزار نفر می رسد) به رقمی بزرگ دست یافت و کلمه ی هزار لیتر را جلوی آن نوشت و گفت اینست تأثیر یک کمپین! یا اینکه محاسبه کنیم اگر شیوه ی صرفه جویی به شکل یک فرهنگ به نسل بعد و نسل های بعد منتقل شود، چه گستره ی وسیعی از عادات نادرست را تغییر می دهد و ...ـ
اما غیر از این شکل تأثیرگذاری مستقیم، اتفاق مهم دیگری نیز در جریان است. و آن اتفاق «حساس شدن به جهان» است.ـ

یکی از «بابا دلتون خوشه»هایی که بارها و بارها شنیدیم این بود که: «آقا! اصلاً هشتاد درصد هدر رفت آب ایران تویِ بخش کشاورزی یه و آبی که تو خونه ها هدر میره هیچ تأثیری تو این خشکسالی نداره. حالا شما چی میگی این وسط؟» این سؤال پیش از آنکه به مسئله ی کمبود آب مرتبط باشد، خبر از یک رخوتِ مزمن اجتماعی می دهد. اینکه در لحظه ی برخورد با هر جریان اصلاحی آیه ی یأس را می خوانیم و تمام! حس و حالی که در گوشه و کنار جامعه مان و در لایه ها و طبقات مختلفش می توان آنرا دید.ـ
صاحبان این حس و حال، به علل مختلف (موجه و غیر موجه) نسبت به کارکرد حرکت های اجتماعی بدبین شده اند و بدون اینکه راه حل جایگزینی در ذهن داشته باشند، صرفاً آن را نفی می کنند. و هرگز توضیح نمی دهند که اگر همه ی این کارها بی اثر است، چه باید کرد؟!  چنین دیدگاهی تمام تلاش های کوچک اما ناب و بی جایگزینِ مدنی در جامعه را یکسره بی اثر می انگارد، بدون آنکه ببیند دیگر جوامع از هزارانِ این تلاش ها افتان و خیزان عبور کرده اند. بی آنکه بداند تا جامعه ای از درون و از آدم هایش متحول نشود هرگز به صورت کلان تغییری نخواهد کرد. بی آنکه بداند هدر رفتن آب از شیر خانه گرچه با میزان هدر رفت آب در کشاورزی قابل قیاس نیست اما از یک جنس است. مقدارش گرچه بسیار متفاوت اما ماهیتش یکی است.ـ
۸۰ درصد که هیچ، اگر ۹۹ درصد آب در بخش کشاورزی هدر رود، این دلیل نمی شود که شیر آب خانه ما باز بماند! اگر ایران سیراب ترین سرزمین جهان شود، این دلیل نمی شود که ایرانیان منابع خود را بی پروا مصرف کند... آیا مردم در کشورهای پر آب دنیا شیر آب را باز می گذارند و مسواک می زنند؟ـ

سهم یک کمپین در جلوگیری از خشکسالی بیش از آنکه پرکردن ذخایر آب کشور باشد، حساس کردن آدم های آن است. چرا که جامعه ای که به مسئله ای چنین روزمره، ملموس و ساده حساس نیست، هرگز از پس کارهای بزرگتر بر نمی آید. دستاورد ما در دوران بحران آب، چیزی بیش از قطرات آب است.ـ دستاوردمان پراکندن آگاهی است. و آشنایی زدایی از واژه ی «مسؤلیت». و تمرین اینکه چطور باید با یکدیگر صحبت کنیم. چطور مشکل مشترکمان را بررسی کنیم و برای آن به دنبال راه حل بگردیم. دستاورد ما ساختن محیطی است که در آن درک کنیم جادویِ ارتباط درست را.ـ
ما به اندازه ی قطرات حیاتیِ آب، به چنین تجربه و درکی محتاجیم. به هرچه حساس تر شدن نسبت به مسؤلیت اجتماعی خویش. به زدودن این انگاره ی کهن که «خانه ی ما از پای بست ویران است.» و به رسیدن به این باور که: به میزانی که خود برای اصلاح خود و پیرامون خود کوشیده ایم می توانیم توقع آبادانی و فردای بهتر داشته باشیم.ـ

یک کمپین می تواند به جامعه ای که در و دیوار آن پر از حرف های خوب است، دوباره، از نو و به شیوه ای خلاق یادآوری کند که ما در مقابل محیطی که در آن زندگی می کنیم، مسؤلیم. و این اندازه ی مسؤلیت ما نیست که اهمیت دارد بلکه مهم خود آنست.ـ
ما در یادگیریِ گفتگوی جمعی راهی طولانی پیش رو داریم. پیش از آنکه در قلب بحران های اجتماعی، احساسات بر ما چیره شود، نیازمند آنیم که در چنین بسترهایی همفکری و گفتگو و تفاهم و مدنیت را تمرین کنیم. و دست از عادت کهنِ «غر زدن انفعالی» برداریم.ـ
آری، ده هزار نفر در برابر هفتاد میلیون نفر عدد کمی است، اما باید بدانیم که پیشرفت های فرهنگی همیشه به تدریج روی می دهد و اتفاقات لحظه ای در گذار زمان رنگ می بازد.ـ

پشتیبانی از یک حرف حساب با یک کلیک، در نگاه اول بی اثر است اما همه چیز از همین مشارکت خلاق آغاز می شود. و اگر این مثل پارسی، از شدت تکرار بی جا، به کلیشه ای نچسب تبدیل شده، باید با تمرکز و نیازی واقعی، دوباره از نو آن را بخوانیم و باور کنیم که: قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود.

adropofwater.ir

 

در پی خشکسالی های گسترده سال های گذشته که زیان های زیادی به بدنه اقتصادی و اجتماعی ایران وارد کرد و بر اساس نیاز  در خصوص ارائه راهکارهای به روز و کامل در خصوص پایش،پیش بینی و هشدار خشکسالی، ستاد خشکسالی ایران به ریاست معاون محترم اجرایی رییس جمهور به تاریخ 87/04/18 مصوب نمود که مرکز ملی مطالعات، پایش و هشدار خشکسالی در سازمان هواشناسی ایران ایجاد شود.

 

در این نامه وظایف اساسی مرکز بدین شرح ابلاغ گردید:

1- جمع آوری داده ها و اطلاعات خشکسالی

2- پایش پیش بینی، پیش آگاهی و صدور هشدار خشکسالی

3- اطلاع رسانی مناسب و مؤثر به کاربران عمومی و دستگاه های اجرایی

 

در سایت مرکز ملی خشکسالی ایران می توانید گزارش ها و نقشه های خوبی در مورد آب و هوای آینده ایران بیابید!

 

ورود به سایت مرکز ملی پایش و هشدار خشکسالی ایران

  • در هر شصت روز ۱۶ میلیون قبض موبایل صادر می شود
  • مقدار کاغذ مصرفی برای برای هر قبض و پاکت و خبرنامه داخل آن دو عدد کاغذ آ۴ است و مساحت این کاغذ ۰/۱۲۷ مترمربع است.
  • برای شانزده میلیون قبض ۶۵۲۰۰ بسته کاغذ آ۴ پانصدتایی استفاده می شود
  • وزن کاغذ مصرفی در هر دوره ۱۶۵ تن است
  • برای ۱۶۵ تن کاغذ حدود ۳۰۰۰ درخت قطع می شود
  • برای این مقدار درخت ۶ شش هکتار جنگل در هر شصت روز  نابود می شود
  • برای هر کاغد آ۴ مقدار ۱۰ لیتر آب مجازی مصرف می شود
  • برای کل قبض ها ۳۳ میلیون لیتر آب در هر شصت روز به هدر می رود
  •  
  • هزینه های جوهر و چاپ و ... حساب نشده است!

 

پس بیایید از چاپ قبض های کاغذی انصراف بدهیم.