شاید برای نتیجه گیری این گفتار عبارتی گویاتر از شعر دبلیو اچ آدن شاعر بریتانیایی- آمریکایی (1993-1907) نتوان یافت که می گوید: “هزاران تن بدون عشق زیسته اند، اما یک نفر هم بدون آب زندگی نکرده است.”
تصویر دشت خشک و باغهای سوخته از خشکی و بی آبی یکی از دهشتناک ترین تصاویری است که می توان تصور کرد. کودک آینده خود را فرض کنید که به علت نبود آب شرب نمی تواند بسیاری از فعالیتهای لازم یک کودک اعم از دویدن و بازی کردن در فضای باز را انجام دهد. تصویر زندگی در یک کویر دهشتناک تصویری هولناک است چرا که هیچ یک از ما برای زندگی در سرزمین ارواح پدید نیامده ایم. اما یک واقعیت عریان پیش روی چشمان ماست و آن اینکه اگر به منابع آب اهمیت ندهیم دیر یا زود و بسته به منطقه جغرافیای زندگی مان مجبوریم با این کابوس رو در رو شویم.
باغ سوخته و زمین ترک زده یکی از کابوس های همیشگی بشریت بعد از اسکان بوده است
بنجامین فرانکلین، یکی از بنیانگذاران کشور آمریکا، بیش از دو قرن پیش و مدت ها قبل از این که کسی بتواند تصوری از نیاز به حفظ اکوسیستم آب یا کمبود آب بر روی کره زمین داشته باشد، گفته بود ” قدر آب را زمانی می دانیم که چاه خشک شود”. امروز برای نخستین بار در تاریخ انسان، “چاه جهانی” در حال خشکیدن است- و چیزی نمانده که ما همگی به عواقب دردناک کمبود مهم ترین منبع جهانی پی ببریم.
همان گونه که نفت موجب تحولات زیادی در تاریخ و نظم جهانی قرن بیستم گردید، بحران جهانی آب شیرین هم به ژئوپولیتیک، اقتصاد، محیط زیست، امنیت ملی، شرایط روزمره زندگانی و تراکم تمدن انسان ها در قرن بیست و یکم شکل تازه ای می دهد. حتا بیشتر، زیرا آب برخلاف نفت، جایگزینی ندارد: ما نمی توانیم نفت را بنوشیم یا با آن مواد غذایی پرورش بدهیم.
حقیقت پیش رو این است که به زودی همه ما در عرضه آب مورد نیاز برای تأمین نیازهای کشاورزی، تولید انرژی، تولید صنعتی و مصارف خانگی 7 میلیارد جمعیت جهان که در سال 2050 به 9 میلیارد تن بالغ خواهد شد، با کمبود مواجه می شویم. این بحران به علت نارسایی های فراوان و هدر رفتن منابع آب که تقریبا در مدیریت منابع آب درهمه جا مشاهده می شود، شدت خواهد یافت.
کمبود فزاینده آب، انسان را با چالش دوگانه ای مواجه می کند- که بخشی از آن زیست محیطی و بخش دیگرش سیاسی است. به علت توزیع نابرابر منابع آب شیرین و فشار ناشی از ازدیاد جمعیت، این نابرابری نگران کننده در میان جوامع “برخوردار از آب” و جوامع “فاقد آب” هرچه بیشتر می شود- به لحاظ بین المللی میان کشورها، و نیز میان گروه های مختلف ذینفع، و میان بخش ها و طبقات اقتصادی که مدت های مدیدی بر سر دسترسی برابر به منابع آب با یک دیگر رقابت داشته اند و این درحالی است که همین امروز میلیون ها نفر از مردم از عدم دسترسی به آب آشامیدنی رنج می برند، و هر روز بیش از 4300 کودک از بیماری های ناشی از آب آلوده می میرند. به سادگی این واقعیت غیر قابل قبول است. امروز، یک سوم از مردم جهان با کمبود آب مواجه هستند. پیش بینی می شود این شرایط به دلیل تغییرات آب و هوایی که موجب وقوع مکرر سیل و خشکسالی های شدید است، وخامت بیشتری پیدا کند. کارشناسان و دست اندرکاران برآورد می کنند که برای تولید یک کالری غذا، به یک لیتر آب نیاز است یعنی حداقل چندین هزار لیتر آب برای هر نفر در هر روز. میزان آبی که برای پرورش مواد غذایی نیاز داریم، 70 برابر میزان آبی است که به آن برای نوشیدن، استحمام و شست و شو احتیاج داریم. انتظار می رود در 40 سال آینده، تقاضای جهانی برای مواد غذایی دو برابر گردد، به همین جهت، مقدار آبی که برای تأمین امنیت مواد غذایی در جهان مصرف می شود نیز به دو برابر افزایش پیدا خواهد کرد. در دهه های 1960 و 1970، افزایش سریع جمعیت در نیمکرۀ جنوبی و میزان گرسنگی در شبه قارۀ هند و مناطق جنوبی صحرای آفریقا منجر به بروز ترس فراگیری در مورد عدم توانایی حمایت از جمعیت 6 میلیاردی جهان گردید.
فقدان منابع آبی نه فقط یک تهدید که رفته رفته به واقعیتی فراروی بشریت تبدیل میشود
حرکت کلی حاکی از دو برابر شدن تقاضا برای مواد غذایی تا سال 2050 است. ادامۀ روند عادی امور، نیز مستلزم دو برابر شدن حجم آبی است که به مصرف کشاورزی می رسد. این کار در تئوری می تواند با افزایش زمین های زیر کشت صورت گیرد، اما در عمل زمین زیادی باقی نمانده است. راهبردی دیگر، استخراج بیشتر آب از طبیعت است، اما رودخانۀ مناسب یا بهترین محل برای احداث سد دیگری، وجود ندارد. در واقع نشانه های زیادی دال بر این که تا این جا هم منابع طبیعی بیش از حد مورد بهره برداری قرار گرفته اند، وجود دارد:
- رودخانه هایی مانند رود زرد، رود کلرادو و رود اردن که زمانی از پر آب ترین بودند، هم اکنون طی دورۀ بحرانی ظرفیت آب، حتا آب آنها به دریا نمی رسد.
- دریای آرال خشک و تبدیل به سایه ای از آن چه بوده گردیده است و نمونۀ یکی از وخیم ترین فجایع جهان است.
- سطح آب های زیرزمینی در بسیاری از مناطق آسیا، مانند ایالت گجرات هند، در یک دورۀ 25 تا 30 ساله، بیش از 150 متر پایین رفته؛ مردم هزاران چاه آب و روستا را رها کرده اند- کانال های آب را فقط یک نسل مورد استفاده قرار دادند.
- خشکسالی طولانی و چند سالۀ استرالیا اخیرا موجب خسارت کشاورزی نیازمند به آبیاری شده و منجر به 10 سال گرانی قیمت گندم گردید.
- دادگاه های کالیفرنیا تغییر مسیر آب از کالیفرنیای شمالی و شهرهای جنوبی این ایالت را برای حمایت از گونه های مواجه با خطر انقراض در دلتای رود سن هواکین و ساکرامنتو محدود کرده و این تصمیم موجب بحرانی شدن وضعیت کشاورزی نیازمند به آبیاری در یکی از مولد ترین سیستم های کشاورزی جهان شده است.
- رود نیل در مصر که از زمان فراعنه نقش سبد نان کشور را ایفا می کرد، آب کافی ندارد و تنها نیمی از غذای مورد نیاز اهالی کشور را تأمین می کند؛ باقی مانده آن باید صادر شود.
پدیدۀ تغییرات آب و هوایی واهمه و اضطراب بسیاری را در میان مردم به وجود آورده است. دولت های جهان هم اکنون پذیرفته اند که این پدیده، خطرهای بلند مدت جدی را برای سلامت اجتماع و اقتصاد کشورها به دنبال خواهد داشت.
گرمایش جهانی، که پیش بینی می شود تا سال 2100 به دو تا چهار درجه سانتیگراد برسد چندان زیاد به نظر نمی آید. اما آثار این گرمایش به طرق مختلفی در چرخۀ آب تقویت خواهد شد. میانگین دمای زمین (15 درجه سانتیگراد) امکان وجود همزمان آب در اشکال مختلف – یخ جامد، آب مایع و بخار – را مهیا می سازد. انرژی اضافه مسبب افزایش دما این موازنه را برهم می زند.
پدیده های جوی همچون توفان های استوایی بیشتر به چشم خواهند خورد و پیش بینی می شود که شدت بارندگی افزایش یابد و این در حالی است که متوسط میزان بارش در برخی نقاط کاهش خواهد یافت. احتمال می رود که سیل های آینده از لحاظ وسعت و شدت، ویرانگری و تعدد افزایش یابند.
با افزایش دما، آب بیشتری تبخیر می شود. در صورتی که میزان تبخیر آب از میزان بارش آن بیشتر شود، زمین رو به خشکی خواهد گذارد. در مناطق خشک، آب باران بیش از آن که روی سطح جریان پیدا کرده و وارد نهرها و رودخانه ها شود، جذب زمین خشک می شود. خاک های خشک تر آب جذب شده در زمین را به خود می کشند که این امر باعث تجدید کمتر سفره های آبی و کاهش جریان چشمه های طبیعی ناشی از آنها می گردد.
علی رغم وجود همه این مشکلات، مدیران و کارشناسان منابع آب جهان در ابتدا اولویت چندان بالایی را برای این مسائل در نظر نگرفتند. در سال 2003، سازمان ملل متحد در گزارش توسعۀ جهانی آب اعلام کرد که “تغییرات آب و هوا مسئول حدود 20 درصد افزایش کمیابی جهانی آب خواهد بود.”
هر کسی که با قاعدۀ 20/80 مدیریت (به معنای این که بیست درصد از مردم بیش از هشتاد درصد ثروت را در اختیار دارند) آشنایی داشته باشد موضوع را درک می کند: رسیدگی به تغییرات آب و هوا در رأس دستور کار مدیران منابع آبی قرار نداشت. چرا که با مشکلات عاجل تری مواجه بودند. در بسیاری از نقاط جهان، میزان رشد مصرف آب به واسطۀ رشد جمعیت و توسعۀ اقتصادی به حدی سریع است که قابل حفظ و پایدار نیست. در عین حال، آلودگی آب باعث محدودیت قابلیت مصرف ذخایر موجود می شود.
در نقاطی که آب مستقیماً از رودخانه ها برداشت می شود، کمبود آب با شکایت مصرف کنندگان پایین دستی به سرعت آشکار می شود. اما در نقاطی که آب از منابع زیرزمینی برداشت می شود، مصرف کنندگان ممکن است متوجه نباشند که موازنۀ لازم بین دخل و خرج ذخیرۀ آبی آنها برقرار نیست. از غرب ایالات متحده تا هندوستان و خاورمیانه، سفره های آبی به مراتب سریع تر از آن که بتوانند احیا شوند در حال افت هستند.
پدیدۀ شهری سازی عامل خطر دیگری است و دلیل آن تنها نیاز ساکنان شهرهای به سرعت در حال رشد به مقادیر بیشتر آب برای خانه های خود نیست. در بسیاری از موارد، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، فاضلاب شهری آب را به هزینۀ مصرف کنندگان پایین دستی آلوده می کند و این مصرف کنندگان پایین دستی هستند که باید برای تصفیۀ این منابع، مبالغ هنگفتی از پول را صرف کنند، یا منابع دیگری برای خود پیدا کنند، یا مخاطرات مصرف آب آلوده را بپذیرند.
رشد اقتصادی هم چالش های بیشتری به همراه دارد. رونق و شکوفایی باعث تغییر چگونگی خورد و خوراک مردم می شود و بدین ترتیب هم غذای بیشتری لازم است و هم آب بیشتری برای تولید مواد غذایی. و فن آوری های جدید انواع جدید آلودگی های مختلف را تولید می کنند.
برگرفته از سایت نگاره ای از ایالات متحده آمریکا
- ۰ نظر
- ۰۵ مرداد ۹۲ ، ۰۳:۱۵
- ۲۸۹۱ نمایش